معنی از درختان جنگل

حل جدول

فرهنگ عمید

جنگل

زمین پهناور که از درختان انبوه و بی‌شمار پوشیده شده و دارای نهرها و جویبارها باشد،
[عامیانه، مجاز] آنچه در انبوهی یا بی‌نظمی همانند جنگل است،


جنگل کاری

کاشتن درختان بی‌شمار در زمینی پهناور به منظور ایجاد جنگل،

گویش مازندرانی

جنگل

بیشه – جنگل

خوشه دوباره سبز شده ی برنج

لغت نامه دهخدا

سیاه جنگل

سیاه جنگل. [ج َ گ َ] (اِ مرکب) جنگل انبوه و با درختان کهن. مقابل تنک جنگل، سفیدجنگل، کله جنگل، کوسه جنگل. (یادداشت بخط مؤلف).


کله جنگل

کله جنگل. [ک ُ ل َ / ل ِ ج َ گ َ] (اِ مرکب) جنگل به درختان کلته و کوتاه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

تعبیر خواب

جنگل

جنگل انبوه و تاریک: غم سرسبز و خنک: زندگی طولانی همراه با آرامش جنگل در آتش: یک اتفاق خوشایند جنگل وحشی: یک ارث غیر منتظره ازبین بردن جنگل نابودی، بلای آسمانی 1ـ اگر در خواب، خود را میان جنگلی انبوه ببینید، علامت آن است که در کارِ تجارت زیان خواهید دید، در خانواده تان مشاجره و اختلاف روی خواهد داد. 2ـ اگر در خواب میان جنگلی انبوه احساس سرما و گرسنگی کنید، نشانه آن است که برای پایان دادن به مسئله ای ناخوشایند مجبور می شوید مسافرت کنید. 3ـ دیدن جنگلی از درختان باشکوه، علامت سعادت و خوشبختی است. این خواب برای کسانی که اهل ادبیات و مطالعه هستند، علامت آن است که در اجتماع به مقامی ارزشمند دست می یابید و شهرتمند می شوید. 4ـ زنی می گوید: خواب دیدم که در جنگلی غریب بسر می برم، جنگلی از درختان نارگیل، و زمین از برگهای خشک پوشیده بود. من گم شده بودم و سرگردان به هر طرف می رفتم. برگهای خشک زیر پایم خش خش می کردند. بعد از ظهر روز بعد تلگرافی به دستم رسید، خبر مرگ عموزاده ام در آن نوشته شده بود - لوک اویتنهاو


درختان

دیدن هر درختی که به نزدیک مردمان عزیز است. دیدن مردی شریف و بزرگوار بود و هر درختی که میوه دار است، دلیلش بر مردی توانگر است و درخت بی بر مردی است درویش و درختی که در دیار عرب است، دلیل بر مردی بیابانی کند. و هر درخت که در ناحیه عجم است، دلیل بر مردمان عجم کند و هر درختی که معروف نباشد و در مسجد یا در محل نماز است، دلیل بر قوه دین کند و درخت که در باغ بیند، دلیل مال است خداوند باغ را. اگر بیند درختی از بن برکند، دلیل که مردی رااز جاه و نعمت بیفکند. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

کلمات بیگانه به فارسی

قطع درختان

بریدن درختان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

قطع درختان

بریدن درختان

فرهنگ فارسی هوشیار

جنگل

زمین وسیعی پر از درخت های انبوه، جای پر درخت و بیشه و وسعت زیادی از زمین مشجر

فارسی به ایتالیایی

جنگل

foresta

فارسی به آلمانی

جنگل

Forst (m), Wald (m), Holz (n), Wald (m), Dschungel (m), Urwald (m)

معادل ابجد

از درختان جنگل

1366

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری